معرفی روستای زیبای گیلوان با مردمانی با صفا و قدمتی چند هزار
معرفی روستای زیبای گیلوان با مردمانی با صفا و قدمتی چند هزار
نوشته شده در تاريخ شنبه 10 دی 1398برچسب:گیلوان, توسط محمد توکلی گیلوان |

 

  لطفا به وبلاگ جدید http://gilavani.blogfa.comمراجعه نمایید

 

روستای گیلواندقیقاً در مرزاستان گیلان با استان    


 اردبیل واقع شده است.     

Fate moha aria reza moha.jpg


 

  

   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

روستای گیلوان از توابع بخش شاهرود واقع در شهرستان خلخال  در 75

کیلومتری جنوب شرقی خلخال و 80 کیلومتری رشت قرار دارد. این

روستا از شرق به گیلان از جنوب به روستای علی آباد و ماجولان و از

غرب به روستای شال و از شمال به کوه های تالش متصل می شود .

ارتفاع این روستا از کوهپایه ای سطح دریا 1080 متر است هوای آن در

زمستان سرد و در تابستان معتدل است. میزان بارندگی سالیانه آن 732

میلی متر گزارش شده است . گورستان باستانی کشف شده در منطقه

خانقاه گیلوان نشانگر بومی بودن قوم گیلوان در این روستاست. مردم

روستای گیلوان به گویش تاتی صحبت می کنند .

 

 الگوی معیشت و سکونت

 

بر اساس سرشماری سال 1375 روستای گیلوان 204 نفر جمعیت

ساکن داشته که درسال 1385 به 120 نفر کاهش داشته است .

گفتنی است در فصل تابستان جمعیت روستا به 2000 نفر نیز افزایش

می یابد که این نشان از مهاجر بودن ساکنان این روستا دارد. اقتصاد

مردمان گیلوان بر پایه فعالیت های زراعی و باغ داری وکشاورزی و دام

داری می باشد . مهمترین محصول گیلوان گردو می باشد که در زمان

برداشت محصول در اواخر شهریور و اوایل پاییز افراد زیادی را از شهر

های مختلف بخصوص تهران به روستا می کشاند .جنس ساختمان و

خانه ها اغلب گلی ولی باتوجه به تسهیلات در نظر گرفته دولت در

سالهای اخیر جهت نو سازی منازل روستایی افراد زیادی در این روستا

با استفاده از این تسهیلات خانه های آجری و سیمانی مقاومی را

ساخته اند .

 

 

 

 جاذبه‏‌های گردشگری

 

 چشم‏‌انداز رودخانه پرآب گیلوان، ارتفاعات پیرامون روستا،

 

تصویری رویایی پیشا روی گردشگران روستای گیلوان ترسیم

 

می‌کند. مراتع سرسبز و مزارع طلایی گندم،گرداگرد

 

روستای گیلوان را در برگرفته‌اند. باغ‏‌های انبوه وپربار

 

میوه از دیگر جاذبه‏‌های طبیعی این روستاست.مراتع زیبای

 

روستا همانندگردنبند زیبایی روستا را درمیان گرفته‌اند و

 

درختان میوه و مزارع گندم جاذبه‌های آن را دو چندان کرده‌اند. 

 

 

 

مراسم

 

مراسم عید نوروز جشن سده و روز آبانگان ، همانند سایر نقاط

 

ایران برگزار می‌شود. روز سلطان، دروزه، ۴۵ نوروز و

 

بنجک از جمله مراسم ویژه فصل بهار است که درقدیم برگزار

 

می شد.  اجرای ترانه‏‌های عاشیقی به زبان  آذری، به ویژه در

 

مراسم عروسی روستا متداول است.سرنا و دهل سازهای

 

محلی این روستاست که دراجرای برخی آوازها و رقص‌های

 

محلی نواخته می‌شوند.

 

صنایع دستی

 

صنایع دستی روستای گیلوان، مشتمل بر بافت انواع گلیم،

 

جاجیم، جوراب وشال است.

 

پوشاک

 

پوشاک غالب مردم روستای گیلوان، لباس‌های محلی مشابه

 

لباس‌های تالشی است. مردان از کلاه، شلوار، پیراهن جلو بسته

 

با یقه هفت یا بسته، نیمه تنه یاجلیقه پشمی، شال و دستکش

 

(در فصول سرد سال) استفاده می‌کنند. زنان روستا مانند

 

زنان تالشی لباس می‌پوشند که شامل پیراهن بلند با دامن پرچین،

 

جلیقه با رنگ تیره، پیژامه طرح‌دار و روسری‌های رنگی و

 

منقش می‌باشد.استفاده از پارچه‌های رنگی و روشن،ویژگی

 

پوشاک زنان روستا است. کودکان روستای گیلوان نیز

 

از پوشاک محلی و معمولی استفاده می‌کنند.

 

غذاهای محلی

 

از انواع غذاهای محلی روستا می‌توان بهآبگوشت ُ فسنجان و 

 

انواع آش و سیر داغ انواع غذاهای همراه بابرنج و ماهی

 

 اشاره کرد. 

 

دسترسی

 

این روستا از طریق شهر خلخالماسالماسولهزنجان

 

 با جاده‌ای مناسب و زیبا قابل دسترسی است.

 

 

 

جهت دیدن چند عکس از گیلوان لطفا به

  ادامه مطلب مراجعه کنید.

 

 



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ شنبه 21 ارديبهشت 1392برچسب:, توسط محمد توکلی گیلوان |

والک یا همان کنگ خودمان

 

 

گیاهان خودرو بهاری در گیلوان شاید به اندازه یك ماه عمر داشته باشند اما

همین عمر کوتاه و  طعم لذت بخششان کافیست که خیلی ها کیلومتر ها

از تهران و شهرهای اطرف جهت تهیه این گیاه به گیلوان مراجعه کنند والک

یا کنگ که به آن سیرک هم می گویند معروفترین و محبوبترین نوع تره

می باشد گیاهی که با توجه به عمر کوتاهش هزاران خاصیت خوراکی و

درمانی دارد. کاهش فشار خون ، رفع گرفتگی عروق ،رفع مشکلات گوارشی

،از بین بردن آبسه ،و .... خواصی است که این گیاه دارد.

 

شنگ

 

 

در طب سنتی شنگ گیاه سرد و خشک است که خونریزی را بند می آورد ،

و در درمان اسهال  خونی و اسهال صفراوی موثر است به شدت اشتها آور

 است.

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, توسط محمد توکلی گیلوان |

مدرسه دوران ابتدایی  (یادش بخیر...)

 

 

 

 

رمه جير مله

 

 

كقباد مله

 

 

 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392برچسب:, توسط محمد توکلی گیلوان |

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:ریاضی,قرآن, توسط محمد توکلی گیلوان |

*بعد چهارم و مفاهیم مربوط در قرآن

 

طبق نظریات جدید علمی، فضای سه بُعدی که ما در آن زندگی می‌کنیم، یک فضای خمیده است؛ به طوری که اگر سفینه‌ای از یک نقطه شروع به حرکت کند و به زعم خودش در راستای یک خط راست حرکت کند، سرانجام به نقطه شروع حرکتش خواهد رسید.

بنابراین در مقایسه با سطح یک کره که یک سطح 2 بُعدی بسته‌ای است که در جهت بُعد سوم خم شده است، می‌توان گفت جهان 3 بُعدی ما پوسته یک کره 4 بُعدی است، به عبارت دیگر جهان ما یک جهان 3 بُعدی است که در جهت بُعد چهار خم شده است.

حرکت در بُعد چهارم نتایج جالبی در بر خواهد داشت: نظیر امکان خروج از زندان بدون گذشتن از در یا دیوار، عبور از کوه بدون رفتن بالای آن و یا تونل زدن، نزدیک کردن راه‌ها، پشت و رو کردن یک موجود، توجیه ماهیت دو گانه موج ـ ذره و غیره، به نظر می‌رسد مفاهیم فوق با مفهوم برخی آیات قرآنی نزدیکی داشته باشد.

*تعاریف و مثال‌هایی از بُعد

 -نقطه یک جسم بدون بُعد است.

 

-جسم تک بُعدی مثل یک خط فقط طول دارد.

 

 

 -جسم 2 بُعدی مسطح بوده و همانند یک نقاشی فقط دارای طول و عرض است.

 

 -جسم 3 بُعدی در دنیای 2 بُعدی دیده نمی‌شود، به عبارتی نامرئی است و فقط سایه آن قابل رؤیت است.

 

 

-جسم 3 بُعدی مثل یک گل دارای طول و عرض و ارتفاع است، ما در دنیای 3 بُعدی زندگی می‌کنیم، هر چیزی طول و عرض و ارتفاع دارد.

*نمایش جسم چهار بُعدی در دنیای سه بعدی!

 

 

ما که در جهان 3 بُعدی زندگی می‌کنیم، قابلیت رؤیت اجسام 4 بُعدی را نداریم، چرا که در دنیای 3 بُعدی ما هرگز دیده نمی‌شوند و فقط سایه آن‌ها قابل رؤیت است.

 

چرا که چشم ما فقط می‌تواند اجسام 1، 2 و 3 بُعدی را ببیند، پس اجسامی که بُعدی بیش از 3 بُعد داشته باشند، را نمی‌توانیم ببینیم، سایه جسم 4 بُعدی هم چون فقط 3 بُعد دارد، می‌بینیم، بُعد زمان از دست می‌رود.

 


در بُعد پنجم، جسم 5 بُعدی طول، عرض، ارتفاع، زمان، انرژی دارد، نمایش جسم 5 بُعدی در دنیای 3 بُعدی امکان پذیر نیست، برخلاف جسم 4 بُعدی که سایه آن 3 بُعدی است و ما می‌توانیم سایه‌اش را ببینیم، حتی سایه اجسام 5 بُعدی چون 4 بُعدی است، در دنیای ما قابل مشاهده نیستند، زیرا بُعد ارتفاع، ‌زمان و انرژی از دست رفته است.

«وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَانِی وَلَکِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ» (اعراف/ 143)

و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: پروردگارا! خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم، فرمود: هرگز مرا نخواهى دید، لیکن به کوه بنگر، پس اگر بر جاى خود قرار گرفت، به زودى مرا خواهى دید، پس چون پروردگارش به کوه جلوه کرد، آن را ریز ریز ساخت و موسى بیهوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد، گفت: تو منزهى به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم.

*حالا می‌دانیم چرا خداوند به حضرت موسی(ع) فرمود: هرگز ما را نخواهی دید، چون خداوند موجودی با ابعاد بیش از 4 بُعد است، به همین دلیل او از دید ما نامرئی است.

«وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَیْکَ مِن قَبْلُ وَرُسُلًا لَّمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْکَ وَکَلَّمَ اللّهُ مُوسَى تَکْلِیمًا»(نساء/164)

و پیامبرانى [را فرستادیم] که در حقیقت [ماجراى] آنان را قبلاً بر تو حکایت کردیم و پیامبرانى [را نیز برانگیخته‏ایم] که [سرگذشت] ایشان را بر تو بازگو نکرده‏ایم و خدا با موسى آشکارا سخن گفت.

«وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ، إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ»(قیامت/22-23)

آرى در آن روز صورتهایى شاداب و مسرور است، و به پروردگارش مى‏نگرد.

مثالی دیگر در روز قیامت که مردم قادر به دیدن خداوند نیستند، فقط وجود او را در قلبشان حس می‌کنند.
 
اجسامی که با سرعتی نزدیک به سرعت نور حرکت می‌کنند، در مقایسه با جسمی که ایستاده یا سرعت حرکت آن کمتر است، زمان برای آن‌ها کندتر می‌گذرد.

*زمان در بُعد چهارم

هر سال زندگی در بُعد چهارم معادل 66666 سال زندگی در بُعد سوم یا سال زمینی است.

«تَعْرُجُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ، فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِیلًا، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا، وَنَرَاهُ قَرِیبًا»(معارج 4-7)

فرشتگان و روح در روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى‏روند، پس صبر کن صبرى نیکو، زیرا آنان [عذاب] را دور مى‏بینند، [ما] نزدیکش مى‏بینیم.

-50 هزار سال زمینی؛ یعنی فقط 9 ماه در بُعد چهارم است

-هر روز زندگی در بُعد چهارم معادل 182 سال و 7 ماه زمینی است.

-هر ساعت در بُعد چهارم معادل 7 سال و 7 ماه زمینی است.

- هر ساعت در بُعد چهارم معادل 91 ماه و 10 روز در بُعد سوم است.

- 1000 ماه معادل 10.95 ساعت یعنی 10 ساعت و 57 دقیقه است.

«قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَاسْأَلْ الْعَادِّینَ» (مؤمنون/ 113)

مى‏گویند: یک روز یا پاره‏اى از یک روز ماندیم، از شما گران [خود] بپرس.

 *شما چند ساعت است در روی زمین زندگی می‌کنید؟

- 120 سال عمر در زمین معادل 15 ساعت و 45 دقیقه زندگی در بُعد چهارم است.

- 80 سال عمر دنیوی معادل 10 ساعت و 30 دقیقه زندگی در بُعد چهارم است.

- 60 سال زمینی معادل 8 ساعت و 15 دقیقه است.

«فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَ مَا یُوعَدُونَ لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ بَلَاغٌ فَهَلْ یُهْلَکُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ» (احقاف/35)

پس همان گونه که پیامبران نستوه صبر کردند، صبر کن و براى آنان شتابزدگى به خرج مده، روزى که آنچه را وعده داده مى‏شوند، بنگرند، گویى که آنان جز ساعتى از روز را [در دنیا] نمانده‏اند [این] ابلاغى است پس آیا جز مردم نافرمان هلاکت‏خواهند یافت.

«کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا عَشِیَّةً أَوْ ضُحَاهَا» (نازعات/46)

روزى که آن را مى‏بینند، گویى که آنان جز شبى یا روزى درنگ نکرده‏اند.

- کسی که 100 سال قبل مرده فقط 13 ساعت و 10 دقیقه در بعد چهارم از مرگش می‌گذرد یعنی بخشی از یک روز.

*چرا همه زمان‌ها در قرآن بر مبنای بُعد چهارم است؟

«وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْرَى فَإِذَا هُم قِیَامٌ یَنظُرُونَ»(زمر/68)

و در صور دمیده مى‏شود، پس هر که در آسمان‌ها و هر که در زمین است بیهوش در مى‏افتد مگر کسى که خدا بخواهد، سپس بار دیگر در آن دمیده مى‏شود و بناگاه آنان بر پاى ایستاده می نگرند. 

*قانون طی‌الارض

«قَالَ یَا أَیُّهَا المَلَأُ أَیُّکُمْ یَأْتِینِی بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ، قَالَ عِفْریتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِکَ وَإِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ، قَالَ الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَمَن شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ» (نمل/38-40)

[سپس] گفت: اى سران [کشور] کدام یک از شما تخت او را پیش از آنکه مطیعانه نزد من آیند، براى من مى‏آورد، عفریتى از جن گفت من آن را پیش از آنکه از مجلس خود برخیزى براى تو مى‏آورم و بر این [کار] سخت توانا و مورد اعتمادم، کسى که نزد او دانشى از کتاب [الهى] بود، گفت: من آن را پیش از آنکه چشم خود را بر هم زنى برایت مى‏آورم، پس چون [سلیمان] آن [تخت] را نزد خود مستقر دید، گفت: این از فضل پروردگار من است تا مرا بیازماید که آیا سپاسگزارم یا ناسپاسى مى‏کنم و هر کس سپاس گزارد، تنها به سود خویش سپاس مى‏گزارد و هر کس ناسپاسى کند، بى‏گمان پروردگارم بى‏نیاز و کریم است.

«سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ» (اسراء/1)

منزه است آن [خدایى] که بنده‏اش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى که پیرامون آن را برکت داده‏ایم، سیر داد تا از نشانه‏هاى خود به او بنمایانیم که او همان شنواى بیناست.

*آیه تعیین سرعت نور

«یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ»(سجده/5)

*راه محاسباتی سرعت نور قرآنی

-فاصله = هزار سال از سال‌هایی است که شما می‌شمرید

12000=1*1000

-هر سال= 12 ماه------ در نتیجه 12

-طول مسیر سفر طی یک ماه = L

-فاصله = 12000*L

-سرعت = 25831348035.086 تقسیم بر 86164.0906

در نتیجه سرعت نور محاسبه شده در قرآن عبارتند از: کیلومتر بر ثانیه 49/299792

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:نهضت عاشورا امام حسین, توسط محمد توکلی گیلوان |

آثار و نتایج نهضت عاشورا

 

 

شهادت مظلومانه سید الشهدا و یارانش در كربلا، تأثیر بیدارگر و حركت آفرین داشت و خونى تازه در رگهاى جامعه اسلامى دواند، جو نامطلوب را شكست و امتداد آن حماسه، در طول تاریخ، جاودانه ماند. حتى در همان سفر اسارت اهل بیت (ع ) نیز، تأثیرات سیاسى این حادثه در اندیشه‏هاى مردم آشكار شد. گروهى از اسرا را كه به شام مى ‏بردند، چون به«تكریت» رسیدند، مسیحیان آنجا در كلیساها جمع شدند و به نشان اندوه بر كشته شدن حسین علیه السلام،ناقوس نواختند و نگذاشتند آن سربازان وارد آنجا شوند. به شهر«لینا» نیزکه رسیدند،مردم آنجا همگى گرد آمدند و بر حسین (ع )و دودمانش سلام و درود فرستادند، امویان را لعن كردند و سربازان را از آنجا بیرون كردند. چون خبر یافتند كه مردم«جهینه» هم جمع شدند تا با سربازان بجنگند وارد آن نشدند. به قلعه« كفر طاب » رفتند، به آنجا نیز راهشان ندادند. به«حمص» كه وارد شدند، مردم تظاهرات كردند و شعار دادند:«اكفرا بعد ایمان و ضلالا بعد هدى؟» و با آنان درگیر شدند و تعدادى را كشتند. برخى از تأثیرات حماسه عاشورا از این قرار است:

1ـ قطع نفوذ دینى بنى امیه بر افكار مردم‏ .

2ـ احساس گناه و شرمسارى در جامعه، بهخاطر یارى نكردن حق و كوتاهى در اداى تكلیف‏.

3ـ فروریختن ترس و رعبها از اقدام و قیام بر ضد ستم‏.

4ـ رسوایى یزیدیان و حزب حاكم اموى‏.

5ـ بیدارى روح مبارزه در مردم‏.

6ـ تقویت و رشد انگیزه‏هاى مبارزاتى انقلابیون‏.

7ـ پدید آمدن مكتب جدید اخلاقى و انسانى(ارزشهاى نوین عاشورایى و حسینى).

8ـ پدید آمدن انقلابهاى متعدد با الهام از حماسه كربلا.

9ـالهام بخشى عاشورا به همه نهضتهاى رهایى بخش و حركتهاى انقلابى تاریخ‏ .

10ـ تبدیل شدن«كربلا» به دانشگاه عشق، ایمان، جهاد و شهادت براى نسلهاى انقلابى شیعه‏.

11ـ به وجود آمدن پایگاهی نیرومند، عمیق و گسترده تبلیغى و سازندگى در طول تاریخ، بر محور شخصیت و شهادت سید الشهدا علیه السلام.

از نهضتهاى شیعى پس از عاشورا، مى‏توان«انقلاب توابین»،«انقلاب مدینه»،«قیام مختار»،«قیام زید»،... وحركتهاى دیگر را نام برد. تأثیر حماسه عاشورا را درانقلابهاى بزرگى كه در طول تاریخ، بر ضد ستم انجام گرفته، چه در عراق و ایران و چه در كشورهاى دیگر، نباید از یاد برد.«فرهنگ شهادت» و انگیزه جهاد و جانبازى كه در انقلاب اسلامى ایران و هشت سال دفاع مقدس در جبهه‏ها جلوه‏گر بود، گوشه‏اى از این تأثیر پذیرى است. یكى از نویسندگان محقق، نتایج نهضت كربلا را عبارت مى‏داند از:

1ـ پیروزى مسأله اسلام و حفظ آن از نابودى‏.

2ـ هزیمت امویان از عرصه فكرى مسلمین‏.

3ـ شناخت اهل بیت (ع ) بهعنوان نمونه‏هاى پیشوایى امت‏.

4ـ تمركز شیعه از بعد اعتقادى بر محور امامت‏.

5ـ وحدت صفوف شیعه در جبهه مبارزه‏.

6ـ ایجاد حس اجتماعى در مردم‏.

7ـ شكوفایى موهبتهاى ادبى و پدید آمدن ادبیات عاشورایى.

8ـ منابر وعظ و ارشاد، به عنوان وسیله آگاه کردن مردم‏.

9ـ تداوم انقلاب بهصورت زمینه سازى نهضتهاى پس از عاشورا.

حادثه كربلا، گشاینده جبهه اعتراض علیه حكومت امویان و سپس عباسیان شد، چه به صورت فردى كه روحهاى بزرگ را به عصیان و افشاگرى واداشت، و چه به شكل مبارزه‏هاى گروهى و قیامهاى عمومى در شهرى خاص یا منطقه‏اى وسیع.

خون او تفسیر این اسرار كرد         ملت خوابیده را بیدار كرد


 

پى‏نوشتها:

1. کلیات اقبال لاهوری، ص 75.

2. برگرفته از کتاب فرهنگ عاشورا، جواد محدثی ، ص 21.

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 10 مرداد 1391برچسب:, توسط محمد توکلی گیلوان |
 

حاج سعید حدادیان ذاکر اهل بیت (ع) در شب ششم از برنامه های مناجات شبهای ماه مبارک رمضان در هیئت رزمندگان غرب تهران شعر زیبایی بر زبان جاری ساخت .

این شعر که توسط حدادیان سروده شده بود دارای ایهام و کنایه های بسیاری بود . متن کامل این شعر به همراه صدای حاج سعید حدادیان در زیر آمده است .
در بخشهایی از این شعر حاضران که به وجد آمده بودند در پاسخ به مصرع های سوالی یکصدا فریاد "نه" سر می دادند .
 
 
خسته ام از توبه های سَرسَری     از هوای نفس و از دیو و پری
 
دوستـــانِ دشـمـنـم در یـاوری     مــادرانِ بـدتـر از نـامـــادری
 
باید امشب رفت راه دیگـری
الامان الغوث یابن العسگری
 
****
 
عده ای خوابند، پس بیدار کو؟     عده ای مست اند، پس هوشیار کو؟
 
پـس زبـان مـیـثـم تـمّــار کو؟     در شبـــــ روشـنـگری عـمـار کـــو؟
 
قهـرمانِ غرقِ غربت رهبری
الامان الغوث یابن العسگری
 
****
 
کـاش مـولایـم علـی تنــها نبـود     ایـن جوابـــ روضـه هـای مـا نبـود
 
ایـن جوابــــ ظهـر عـاشـورا نبـود     ایـن جوابـــ حضرت زهــرا(س) نبـود
 
فوت و فن های فرار از روسری
الامـان الغـوث یابن العسگـری
 
****
 
خـوش خیالان خوب رندی می کنند     جـای مـردی، مآرد رنآدی می کنند
 
گلــه گلــه گــاو بــنــدی می کنند     گاو صندوق، چشم بندی می کنند
 
گم شده اسناد با جادوگری
الامان الغوث یابن العسگـری
 
****
 
عـده ای بـا یـاد قُـدقُـد آس و پاس     عده ای از جوجه خواران در تراس
 
الغرض جمع است مردم را حـواس     اخـتـلاس و اخـتلاس و اخـتلاس
 
چشم ما باشد به روز داوری
الامان الغوث یابن العسگری
 
****
 
مال مردم مال بابات است؟ نه     وقـفـــ خــرج انتـخـابـات اســت؟ نه
 
جرم تو لازم به اثبات است؟ نه     این همان مسئول محتاط است؟ نه
 
کـوس آقایی زند هر نوکـری
الامان الغوث یابن العسگری
 
****
 
دور از جـــان هــمـــه افــراد دزد     داد بر مردم به کوچه یاد دزد
 
در شلوغی می زند هی داد دزد     چــوب را بــردار تا فـریـاد دزد
 
لاجـرم آید به گوشِ هر کری
الامان الغوث یابن العسگری
 
****
 
جنگ با ما کار هر دژخیم نیست     چاره دژخیم ها تعظیم نیست
 
درد مـردم از غـم تحریم نیست     در دل اهـل عبادت بیم نیست
 
آه از این فتنه ها و خود سری
الامان الغـوث یابن العسگـری
 
****
 
مجـلـس اهـل دعـا پـر رونـق است     هق هق اهل بکا چون حق حق است
 
صلح و جنگ این ولایت مطلق است     اهـل بـاطـل نـوبـت جـاء الحـق است
 
می دهد این ذکر ما را برتری
الامان الغوث یابن العسگـری
 
****
 
از منافق هرچه می افتد نقاب     مـی شود پـر رو تـر و حاضـر جواب
 
با دم از حـق بشر با آب و تاب     کشتن شهری مسلمان شد ثواب
 
سوخت جان شیعه در ناباوری
الامـان الغتوث یابن العسگـری
 
****
 
آه از اینگونه کشتار، آه آه     آه از این جانسوز اخبار، آه آه
 
آه از اوضـاع میانمـار، آه آه     پس کجایی ای علمدار، آه آه
 
ای که امـت را امـیـد آخـری
الامان الغوث یابن العسگری
 
****
 
حق نمی گردد فنا در زیر سُم     نیست آیا بدتر از بمب اتم؟
 
کشتـن یک شهر در اخبـار گُم     ایـهـا الـمـذمـل ، قُـم، قُـم
 
 
تا که با شمشیر فریاد آوری
الامان الغوث یابن العسگری
 
****
 
مـا دعـا کـردیـم و آنـهـا بـرده اند     نوحه خوان ما، سینه زنها برده اند
 
بی کفـن ها بی کفن ها برده اند     مـردهـا تنـها نـه ، زن هـا بـرده اند
 
ای شهادت باز از ما می بری
الامان الغوث یابن العسگری
 
****
 
یک طرف از دست خود جان برلبم     یک طرف بالا نرفته یا ربـم
 
یک طـرف از هـجـر در تـاب و تبـم     یک طـرف یـاد مزار زینـبـم
 
با مزار عمه ات کین گستری
الامان الغوث یابن العسگری
 
****
 
شیعه مولا جان چنین بی کس نبود     روزی ما دست خار و خس نبود
 
در کـبــوتـر خـانـه هـا کـرکـس نبـود     قبر زهرا بود مخفی، بس نبود؟
 
حیدری کن حیدری کن حیدری
الامـان الغـوث یابـن العسگـری
 
****
 
خوب شد این باب آخر وا نشد     قبـر زهـرا مـادرت پیـدا نشد
 
چـون بقیـع بازیچه اعداء نشد     یا که ویران مثل سامرا نشد
 
ای که فـکـر انـتـقام مـادری
الامان الغوث یابن العسگری
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:, توسط محمد توکلی گیلوان |

بقایای 4 گور باستانی در گورستان خانقاه گیلوان کشف شد

 

 
 
خبرگزاری میراث فرهنگی_ گروه میراث فرهنگی_ فصل سوم کاوش در گورستان خانقاه گیلوان، واقع در بخش کلور استان اردبیل، پایان یافت.
 
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده باستان شناسی ،"رضا رضالو"، سرپرست هیئت و استادیار و عضو هیات علمی گروه باستان شناسی دانشگاه محقق اردبیلی ، اعلام کرد که نخستین فصل کاوش در گورستان مذکور در سال 1385 صورت گرفت که در نتیجه آن، بقایای 16 گور باستانی به‌دست آمد. »
 
وی افزود:« در طی دومین فصل کاوش که در سال 1386 انجام گرفت نیز بقایای 5 گور یافت شد. سومین فصل کاوش در این گورستان نیز از  30 مرداد آغاز شد و تا 15 مهر 87 ادامه یافت که در نتیجه این کاوش‌ها بقایای 4 گور باستانی بدست آمد.»
 
به گفته رضالو گورستان خانقاه گیلوان، در 60 کیلومتریجنوب شرقی شهر خلخال، در بخش شاهرود و در 180 کیلومتری جنوب شهر اردبیل قرار دارد و از مهمترین دستاوردهای کاوش در فصل اخیر، بدست آوردن گورها با سنگ چین مدور است.
 
در این نوع گورها، تدفین به شکل ساده و در درون گورهای چاله ای صورت گرفته است و بعد از انجام تدفین و پر کردن چاله گور، یک سنگ چین مدور از تخته سنگ ها و قطعه سنگ ها و لاشه سنگ ها بر روی گور ایجاد می‌کردند، که قطر آنها متفاوت است.
 
 بعد از ایجاد این سنگ چین مدور، در درون آن به وسیله سنگریزه ها و لاشه سنگ ها و قلوسنگ ها و قطعه سنگ ها و در برخی موارد تخته سنگ ها پشته کوچکی ایجاد می‌شده است.
 
رضالو همچنین گفت:« گور شماره 30 دارای بزرگترین سنگ چین مدور بوده که قطر شرقی –غربی آن 450 cm و قطر شمالی- جنوبی آن 462cm است. بالاترین قسمت این گور در عمق 450 cm   از بالاترین سطح سنگ چین مدور قرار گرفته است. »
 
وی افزود:« این گور متعلق به یک زن 50 تا 55 ساله بوده که به حالت نیمه جمع شده در جهت شرقی –غربی و در وضعیتی که سر به سمت غرب بوده، دفن شده و جهت صورت به سمت شمال است.»
 
به گفته این باستان شناس گور شماره 33 نیز از انواع گورهای دارای سنگ چین مدور و قطر شمالی جنوبی این گور 231 cm و قطر شرقی- غربی آن 224 cmاست.
 
 این گور متعلق به یک نوجوان(مذکر) 18 تا 22 ساله بوده که به حالت نیمه جمع شده در جهت شرقی –غربی و در وضعیتی که سر به سمت شرق بوده، دفن شده و جهت صورت به سمت غرب است.
 
 گور شماره 34 نیز دارای یک سنگ چین تقریبا مدور بوده و قطر شمالی- جنوبی آن 246 cm و قطر شرقی- غربی آن 186 cmاست.
 
این گور متعلق به کودکی بوده که به حالت طاق باز در جهت شرقی – غربی و در وضعیتی که سر به سمت غرب بوده، دفن شده است.
 
 گور شماره 35 دارای سنگ چین تقریبا بیضی شکل است که قطر شرقی- غربی سنگ چین مدور، 300 cm و قطر شمالی جنوبی آن 240 cm است.
 
این گور متعلق به یک مرد 33 تا 38 ساله بوده که به حالت نیمه جمع شده در جهت شمالی–جنوبی و در وضعیتی که سر به سمت جنوب بوده، دفن شده و جهت صورت به سمت شرق است.
 
با توجه به هدایای قرار داده شده در درون این گورها که شامل ظروف سفالی و اشیاء و ادوات مسی و مهره های تزیینی است، تاریخ پیشنهادی مقدماتی برای این گورها عصر مفرغ میانی است.
 
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:حمداله یوسفیان,حمدالله یوسفیان,گیلوان, توسط محمد توکلی گیلوان |

 

به ياد روحاني شهيد «حمدالله يوسفيان»




  مردان علم و عمل

 

شهيد «حمدالله يوسفيان» در نهم تيرماه سال 1345 در

 

يك خانواده مذهبي در  روستای گيلوان متولد شددوران

 

كودكي را در اين گیلوان سپري كرد و پس از كلاس

 

پنجم   ابتدايي رهسپار شهر ماسال در استان گيلان

 

گرديد و ديپلم خود را در رشته تجربي در آنجا اخذ كرد.

 

وي پس از گذراندن تحصيلات دبيرستاني راي تحصيل علوم

 

اسلامي رهسپار حوزه علميه قم شده و در مدرسه

 

علميه رسول اكرم(ص) مشغول تحصيل گرديد. شهيد حمدالله

 

يوسفيان از ابتداء زندگيش با محبت اهل بيت عليهم

 

السلام تربيت يافت و علاقه خاصي به امام زمان(عج) داشت

 

و از همان كودكي چيزهايي در اين رابطه يادداشت مي كرد و

 

از جمله شعري سرود كه يكي از اشعارش در آن زمان

 

در يكي از مجلات چاپ شد. شهيد حمدالله يوسفيان داراي

 

هوش و استعداد سرشاري بود. خوب درس مي خواند و در

 

كنار درس به تهذيب نفس                    

                              

می پرداخت در سال 1361 بار ها به عنوان بسيجي به

 

جبهه رفته بود بعد از اخذ ديپلم وارد حوزه علميه قم گرديد

 

و مقدمات علوم ديني را در موسسه رسول اكرم(ص) به

 

پايان رساندو مشغول درس اصول فقه و لمعه بود. وي در

 

گرما گرم درس تا صداي «هل من ناصر» حضرت امام خميني

 

سلام الله عليه را شنيد براي بار ديگر محفل دروس را رها كرد

 

و كوله بار رسالت را برداشت و در ميدان نبرد، در عمليات

 

مرصاد حاضر شد و به ملکوتیان پیوست .                                                                

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 25 تير 1390برچسب:ماه رمضان , ضیافت ,روزه, توسط محمد توکلی گیلوان |

 

فضيلت ماه مبارك رمضان

 

                                                                 

ماه رمضان ماه خداوند، ماه نزول قرآن و از شريف‌ترين ماه‌هاي سال است. در اين ماه درهاي آسمان و بهشت گشوده و درهاي جهنم بسته مي‌شود، و عبادت در يكي از شب‌هاي آن ( شب قدر ) بهتر از عبادت هزار ماه است.
رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در خطبه شعبانيه خود درباره فضيلت و عظمت ماه رمضان فرموده است: «اي بندگان خدا! ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش به سوي شما روي آورده است؛ ماهي كه نزد خداوند بهترين ماه‌ها است؛ روزهايش بهترين روزها، شب‌هايش بهترين شب‌ها و ساعاتش بهترين ساعات است.
بر مهماني خداوند فرا خوانده شديد و از جمله اهل كرامت قرار گرفتيد. در اين ماه، نفس‌هاي شما تسبيح، خواب شما عبادت، عمل‌هايتان مقبول و دعاهايتان مستجاب است.
پس با نيت‌اي درست و دلي پاكيزه،‌ پروردگارتان را بخوانيد تا شما را براي روزه داشتن و تلاوت قرآن توفيق دهد. بدبخت كسي است كه از آمرزش خدا در اين ماه عظيم محروم گردد. با گرسنگي و تشنگي در اين ماه، به ياد گرسنگي و تشنگي قيامت باشيد.»

آن گاه پيامبر اكرم وظيفه روزه‌داران را برشمرد و از
صدقه بر فقيران، احترام به سالخوردگان، ترحم به كودكان، صله ارحام، حفظ زبان و چشم و گوش از حرام، مهرباني به يتيمان و نيز عبادت و سجده هاي طولاني، نماز، توبه، صلوات، تلاوت قرآن و فضيلت اطعام در اين ماه سخن گفت.

دعاى پيامبر(ص) هنگام رويت هلال رمضان

صدوق عليه الرحمه در كتاب من لا يحضره الفقيه آورده «و كان رسول الله صلى الله عليه و آله اذا اهل هلال شهر رمضان استقبل القبلة و رفع يديه و قال: «اللهم اهله علينا بالامن و الايمان،و السلامة و الاسلام، و العافية المجللة و الرزق الواسع، و دفع الاسقام، اللهم ارزقنا صيامه و قيامه و تلاوة القرآن فيه، و سلمه لنا، و تسلمه منا و سلمنا فيه‏» (1)

رسول الله(صلى الله عليه و آل) هنگامى كه رويت هلال رمضان مى‏فرمود، رو به قبله مى‏نمود و دستهاى مباركش را بلند مى‏كرد.و مى‏گفت: پروردگارا اين ماه را بر ما نو گردان به امن و امان، و سلامتى و اسلام، و تندرستى شايان تشكر، و روزى فراخ، و بر طرف ساختن دردها و ناملايمات، بار پروردگارا روزى كن ما را روزه و قيام براى عبادت، و تلاوت قرآن در اين ماه، و او را براى ما سالم و تمام گردان، و او را از ما سالم بدار، و ما را در اين ماه سالم و تندرست فرما.

دعاى امام على(عليه السلام) هنگام رؤيت هلال رمضان

امير المؤمنين (عليه السلام) مى‏فرمايد: آنگاه كه ديدى هلال (ماه رمضان) را فلا تبرح، خشم نگير و عصبانى نشو، و «قل اللهم انى اسالك خير هذا الشهر، و فتحه و نوره، و نصره،و بركته، و طهوره، و رزقه، و اسئلك خير ما فيه و خير ما بعده، و اعوذ بك من شر ما فيه و ما بعده، اللهم ادخله علينا بالامن و الايمان، و السلامة و الاسلام، و البركة و التقوى، و التوفيق لما تحب و ترضى‏» (1)

و بگو بار پروردگارا خير و خوبى در اين ماه را از تو مى‏خواهم و همچنين فتح و پيروزى (بر شيطان) و نورانيت، و يارى (بر روزه‏دارى) و بركت و طهارت، و روزى اين ماه را از تو مى‏طلبم، و از تو خير آنچه در اين ماه هست و بعد از ماه مسئلت مى‏نمايم، و به تو پناه مى‏آورم از شر و بدى آنچه در اين ماه مى‏باشد، و آنچه بعد از آن است، بار پروردگارا اين ماه را با امن و امان و ايمان به تو و سلامت نفس و نعمت اسلام، و بركت و تقوى و توفيق يافتن به آنچه تو دوست مى‏دارى و راضى مى‏گردى بر ما وارد گردان (كه همه اوصاف شايسته را در اين ماه داشته باشيم).

دعاى امام سجاد(عليه السلام) هنگام حلول ماه رمضان

بسم الله الرحمن الرحيم

«(1) الحمد لله الذى هدانا لحمده، و جعلنا من اهله لنكون لاحسانه من الشاكرين و ليجزينا على ذلك جزاء المحسنين (2) و الحمد لله الذى حبانا بدينه، و اختصنا بملته، و سبلنا فى سبل احسانه لنسلكها بمنه الى رضوانه حمدا يتقبله منا و يرضى به عنا (3) و الحمد لله الذى جعل من تلك السبل شهره شهر رمضان، شهر الصيام، و شهر الاسلام، و شهر الطهور، و شهر التمحيص و شهر القيام الذى انزل فيه القرآن، هدى للناس و بينات من الهدى و الفرقان‏».

سپاس خدائى را سزاست، كه ما را براى سپاسگزارى خود راهنمائى نمود، و از سپاسگزاران قرار داد، تا براى احسان و نيكيش از شكرگزاران باشيم، و ما را بر آن سپاسگزارى پاداش نيكوكاران دهد، و سپاس خدائى را سزاست كه دين خود را به ما عطا نمود، و ما را جزو ملت‏خويش(اسلام) اختصاص داد، و در راههاى احسان و نيكيش رهنمون كرد،تا به وسيله نعمتش در آن راهها رفته و به سوى رضا و خوشنوديش دست‏يابيم، سپاسى كه آن را از ما بپذيرد، و به وسيله آن از ما خوشنود گردد.

سپاس خدائى را كه رمضان را براى ما ماه تزكيه قرار داد

و سپاس خدائى را سزاست كه ماه خود رمضان را، ماه صيام و روزه، و ماه اسلام، و ماه تزكيه، و ماه تصفيه و پاك كردن (از گناهان)، و ماه قيام و ايستادن (براى نماز در شبها يا به پا خاستن در احياى اسلام و جهاد در راه خدا) را يكى از آن راههاى احسان قرار داد، آن چنان ماهى كه قرآن در آن فرو فرستاده شد، در حالى كه براى مردم راهنما (ى از گمراهى) و نشانه‏هاى آشكار رهبرى، و جدا كننده ميان حق و باطل است.

«(4) فابان فضيلته على سائر الشهور بما جعل له من الحرمات الموفورة، و الفضائل المشهورة، فحرم فيه ما احل فى غيره اعظاما، و حجر فيه المطاعم و المشارب اكراما و جعل له وقتا بينا لا يجيز - جل و عز - ان يقدم قبله، و لا يقبل ان يؤخر عنه (5) ثم فضل ليلة واحدة من لياليه على ليالى الف شهر و سماها ليلة القدر تنزل الملائكة و الروح فيها باذن ربهم من كل امر سلام، دائم البركة الى طلوع الفجر على من يشاء من عباده بما احكم من قضائه‏».

خداوند ماه صيام را بر ساير ماهها برترى بخشيد

پس برترى آن را بر ماههاى ديگر به سبب حرمتها و گرامى داشتنهاى بسيار و فضائل و برترى‏هاى آشكار كه براى آن قرار داد، هويدا گردانيد، و در آن ماه از جهت‏بزرگ داشت، آنچه را كه در ماههاى ديگر حلال كرده حرام نمود، و خوردنيها و آشاميدنيها را در (روزهاى) آن منع كرد، و براى آن وقت آشكارى (معينى) قرار داد، كه خداى بزرگ و توانا جائز و روا نمى‏داند كه پيش انداخته شود و نمى‏پذيرد كه از آن وقت‏به تاخير افتد. سپس (عبادت و بندگى در) شب (قدر) آن را به (عبادت در) شبهاى هزار ماه برترى داد، و آن را شب قدر ناميد (شبى كه خداى تعالى اجلها و روزيها و هر امرى كه حادث مى‏شود را مقدر مى‏فرمايد) در آن شب (بسيارى از) فرشتگان و روح (كه مخلوقى است‏بزرگتر از فرشته) به فرمان پروردگارشان بر هر كه از بندگانش بخواهد با قضا و قدرى كه محكم و استوار كرده (كه تغيير و تبديلى در آن نيست).

درود فرشتگان بر عابدان شب قدر

براى هر كارى (كه خدا مقدر فرموده) فرود مى‏آيند، آن شب سلام و درود (فرشتگان) است (بر آنانى كه براى نماز به پاى ايستاده يا در حال ركوع و سجودند، يا آنكه شب سلامتى و رهائى از ضرر و زيان شياطين است) كه بركت و خير آن تا آشكار شدن روشنى صبح، دائم و پايدار است.

«(6) اللهم صل على محمد و آله و الهمنا معرفة فضله و اجلال حرمته، و التحفظ مما حظرت فيه، و اعنا على صيامه بكف الجوارح عن معاصيك، و استعمالها فيه بما يرضيك حتى لا نصغى باسماعنا الى لغو، و لا نسرع بابصارنا الى لهو (7) و حتى لا نبسط ايدينا الى محظور، و لا نخطو باقدامنا الى محجور و حتى لا تعى بطوننا الا ما احللت، و لا تنطق السنتنا الا بما مثلت، و لا نتكلف الا ما يدنى من ثوابك، و لا نتعاطى الا الذى يقى من عقابك، ثم خلص ذلك كله من رئاء المرائين، و سمعة المسمعين، لا نشرك فيه احدا دونك، و لا نبتغى فيه مرادا سواك.

خدايا توفيق روزه با ترك معاصى به ما عطا فرما

بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و شناسائى برترى آن را (بر ماههاى ديگر) و بزرگ داشتن حرمت و حقش را (كه قيام و ايستادگى بر آن واجب است) و دورى گزيدن از آنچه را كه منع و حرام كرده‏اى به ما الهام نما، و ما را به روزه داشتن آن به وسيله باز داشتن اندام از گناهان و به كار بردن آنها به آنچه تو را خوشنود مى‏گرداند يارى فرما، تا با گوشهامان سخن بيهوده گوش ندهيم، و با چشمهامان به سوى بازى (كارهائى كه انسان را از مقصود باز دارد)، نشتابيم. و تا دستهامان را به حرام دراز ننمائيم، و با پاهامان به سوى آنچه منع و حرام گشته نرويم. و تا شكمهامان نگاه ندارد و گرد نياورد جز آنچه (خوردنى و آشاميدنى) كه تو حلال و روا گردانيده‏اى. و زبانهامان گويا نشود جز به آنچه (قرآن مجيد و گفتار پيامبر اكرم و ائمه معصومين عليهم السلام) تو خبر داده و بيان فرموده‏اى (اشاره به آداب روزه دارى و پرهيز از گناهان در حال روزه‏دارى است) و رنج نكشيم جز در آنچه (عبادت خدا و خدمت‏به خلق) كه به پاداش تو نزديك گرداند، و به جا نياوريم جز آنچه كه از كيفر تو نگاه دارد.

سپس همه آن كردارها را از ريا، و خودنمائى خود نمايان و از سمعه و شنيدن شنوندگان خالص و پاكيزه گردان كه از آن كسى را با تو شريك نگردانيم، و جز تو در آن مقصود و خواسته‏اى نطلبيم.

«(8) اللهم صل على محمد و آله، وقفنا فيه على مواقيت الصلوات الخمس بحدودها التى حددت و فروضها التى فرضت،و وظائفها التى وظفت، و اوقاتها التى وقتت (9) و انزلنا فيها منزلة المصيبين لمنازلها الحافظين لاركانها المؤدين لها فى اوقاتها على ما سنه عبدك و رسولك صلواتك عليه و آله فى ركوعها و سجودها و جميع فواضلها على اتم الطهور و اسبغه و ابين الخشوع و ابلغه.

بار خدايا توفيق نمازگزاردن كامل به ما مرحمت فرما

بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست،و ما را در آن بر اوقات نمازهاى پنجگانه با حدود و احكامش، كه مقرر نموده‏اى و واجباتش كه واجب كرده‏اى و شروط و اوقاتش كه شرط و تعيين گردانيده‏اى آگاه فرما. و ما را در نماز همچون كسانى قرار ده كه مراتب شايسته آن را دريافته و اركان و جوانب آن را نگهدارندگانند. آن را در اوقات خود به همان طريقى كه بنده و فرستاده تو كه درودهايت‏بر او و بر آل او باد، در ركوع و سجود و همه فضيلتها و درجات رفيعه‏اش قرار داده، با كاملترين طهارت و پاكى، و رساترين خشوع و فروتنى به جا آورنده‏اند.

«(10) و وفقنا فيه لان نصل ارحامنا بالبر و الصلة،و ان نتعاهد جيراننا بالافضال و العطية، و ان نخلص اموالنا من التبعات و ان نطهرها باخراج الزكوات و ان نراجع من هاجرنا، و ان ننصف من ظلمنا و ان نسالم من عادانا حاشا من عودى فيك و لك فانه العدو الذى لا نواليه و الحزب الذى لا نصافيه‏».

خدايا در اين ماه احسان بارحام و جيران و تزكيه اموال توفيقمان ده

و ما را در آن ماه توفيق ده كه با نيكى فراوان و بخشش، به خويشان خود نيكى كنيم و با احسان و عطا از همسايگان جويا شويم، و دارائيهامان را از مظالم و آنچه از راه ظلم و ستم به دست آمده خالص و آراسته نمائيم، و آنها را با بيرون كردن زكاتها پاك كنيم (كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده: «ملعون كل مال لا يزكى‏» از خير و نيكى دور است هر مال و دارئى كه زكوة آن داده نشود) و به كسى كه از ما دورى گزيده باز گرديم (به او بپيونديم) و به كسى كه به ما ظلم و ستم نموده از روى (آنچه كه مقتضى) انصاف و عدل(است) رفتار كنيم و با كسى كه به ما دشمنى نموده آشتى نمائيم، جز كسى كه در راه تو و براى تو با او دشمنى شده باشد، زيرا او دشمنى است كه او را دوست نمى‏گيريم، و حزب و گروهى است كه با او از روى دل دوستى نمى‏كنيم.

«(11) و ان نتقرب اليك فيه من الاعمال الزاكية بما تطهرنا به من الذنوب، و تعصمنا فيه مما نستانف من العيوب حتى لا يورد عليك احد من ملائكتك الا دون ما نورد من ابواب الطاعة لك و انواع القربة اليك (12) اللهم انى اسئلك بحق هذا الشهر، و بحق من تعبد لك فيه من ابتدائه الى وقت فنائه، من ملك قربته او نبى ارسلته او عبد صالح اختصصته ان تصلى على محمد و آله، و اهلنا فيه لما وعدت اوليائك من كرامتك و اوجب لنا فيه ما اوجبت لاهل المبالغة فى طاعتك و اجلعلنا فى نظم من استحق الرفيع الاعلى برحمتك.

و ما را توفيق ده كه در آن به سوى تو تقرب جسته نزديك شوم، به وسيله كردارهاى پاكيزه و آراسته كه ما را به آن از گناهان پاك كنى (بيامرزى) و در آن ما را حفظ كرده و نگاهدارى از اينكه بخواهيم عيوب و زشتيها (كردارهاى ناشايسته) را از سر گيريم، تا هيچ يك از فرشتگانت (كه نويسندگان اعمال هستند گناهان ما را) بر تو پيشنهاد ننمايند، جز آنكه كمتر باشد از اقسام طاعت و بندگى براى تو، و انواع تقرب به سوى تو كه ما به جا آورديم.

خدايا در اين ماه توفيق تقرب به پيشگاهت‏بما مرحمت فرما

بارخدايا از تو درخواست مى‏نمايم به حق اين ماه و به حق كسى كه در آن از آغاز تا انجامش در عبادت و بندگى براى تو كوشيده، از فرشته‏اى كه او را مقرب ساخته‏اى، يا پيغمبرى كه فرستاده‏اى، يا بنده شايسته‏اى كه برگزيده‏اى، كه بر محمد و آل او درود فرستى و ما را در آن براى كرامت و ارجمندى كه به دوستانت وعده داده‏اى سزاوار گردان، و آنچه كه براى كوشش كنندگان در طاعت و فرمانبريت واجب و لازم كرده‏اى براى ما لازم نما،و به رحمت و مهربانيت ما را در صف كسانى (انبياء و اوصياء عليهم السلام) كه سزاوار بالاترين مرتبه (بهشت) هستند قرار ده.

«(13) اللهم صل على محمد و آله، و جنبنا الالحاد فى توحيدك، و التقصير فى تمجيدك، و الشك فى دينك، و العمى عن سبيلك، و الاغفال لحرمتك، و الانخداع لعدوك الشيطان الرجيم (14) اللهم صل على محمد و آله، و اذا كان لك فى كل ليلة من ليالى شهرنا هذا رقاب يعتقها عفوك او يهبها صفحك فاجعل رقابنا من تلك الرقاب، واجعلنا لشهرنا من خير اهل و اصحاب (15) اللهم صل على محمد و آله،و امحق ذنوبنا مع امحاق هلاله، و اسلخ عنا تبعاتنا مع انسلاخ ايامه حتى ينقضى عنا و قد صفيتنا فيه من الخطيئات، و اخلصتنا فيه من السيئات‏».

خدايا در اين ماه از سهل‏انگارى‏ها و فريب شيطان حفظمان فرما

بار خدايا، بر محمد و آل او درود فرست، وما را در توحيد و يگانگيت از عدول و بازگشتن (شرك آوردن آشكار و نهان) و در بزرگ داشتنت از تقصير و كوتاهى و در دينت (اسلام) از شك و دو دلى و از راهت (به دست آوردن رضا و خوشنوديت) از كورى (گمراهى) و براى حرمتت (آنچه قيام به آن واجب است) از سهل انگارى،و از دشمنت (شيطان رانده شده) فريب خوردن، دور گردان. بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و هرگاه در هر شب از شبهاى اين ماه براى تو بندگانى باشد كه عفو و بخشيدنت آنها را آزاد مى‏نمايد، يا گذشتت ايشان را مى‏بخشد پس ما بندگان را از آن بندگان قرار بده، و ما را براى اين ماه، از بهترين اهل و ياران (برگزيدگان) قرار ده. بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و با كاسته شدن ماه آن گناهان ما را بكاه، و با بپايان رسيدن روزهايش بديها و گرفتاريهاى ما را از ما بكن تا اينكه اين ماه از ما بگذرد در حالى كه ما را از خطاها پاكيزه گردانيده و از بديها خالص و آراسته ساخته باشى.

«(16) اللهم صل على محمد و آله،و ان ملنا فيه فعدلنا و ان زغنا فيه فقومنا،و ان اشتمل علينا عدوك الشيطان فاستنقذنا منه (17) اللهم اشحنه بعبادتنا اياك، و زين اوقاته بطاعتنا لك، و اعنا فى نهاره على صيامه، و فى ليله على الصلة و التضرع اليك، و الخشوع لك، و الذلة بين يديك حتى لا يشهد نهاره علينا بغفلة، و لا ليله بتفريط (18) اللهم و اجعلنا فى سائر الشهور و الايام كذلك ما عمرتنا و اجعلنا من عبادك الصالحين الذين يرثون الفردوس هم فيها خالدون، و الذين يؤتون ما اتوا و قلوبهم و جلة، انهم الى ربهم راجعون، و من الذين يسارعون فى الخيرات و هم لها سابقون‏».

خدايا ماه رمضان را براى ما ماه عبادت و طاعت قرار بده

بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست. و اگر در آن از حق برگرديم ما را (بر آن) بازگردان و اگر در آن عدول نموده براه كج رفتيم ما را به راه راست آور، و اگر دشمن تو شيطان ما را احاطه كرده فرا گيرد از او رهائيمان ده. بار خدايا ماه رمضان را از عبادت، و پرستش ما مملو و پر گردان، و اوقات آن را به طاعت و فرمانبرى ما براى تو آراسته نما و ما را در روزش بروزه داشتن و در شبش به نماز و زارى بسوى (درگاه) تو و فروتنى و خوارى در برابر تو، يارى فرما تا روزش بر ما به غفلت و بيخبرى و شبش به تقصير و كوتاهى (در عمل) گواهى ندهد. بار خدايا ما را در باقى ماهها و روزها تا زمانى كه زنده‏مان مى‏دارى همچنين (بطورى كه براى ماه رمضان درخواست‏شد) قرار ده، و ما را از بندگان شايسته‏ات بگردان كه (الذين يرثون الفردوس هم فيها خالدون، (سوره 23، آيه 11) آنان بهشت را به ميراث مى‏برند در حالى كه در آن جاويد هستند گفته‏اند: بهشت مسكن و جايگاه پدر ما حضرت آدم على نبينا و آله و عليه السلام بوده پس هرگاه به فرزندان او داده شود مانند آن است كه از او به آنها ارث رسيده) و از آنانى قرار بده كه آنچه (صدقات) را مى‏دهند در حالى كه دلهاشان از (انديشه) بازگشت‏به سوى پروردگارشان ترسان است و از آنان كه در نيكيها مى‏شتابند، و ايشان براى آن نيكيها بر ديگران پيشى گيرنده‏اند.

«(19) اللهم صل على محمد و آله فى كل وقت و كل اوان و على كل حال عددما صليت على من صليت عليه، و اضعاف ذلك كله بالاضعاف التى لا يحصيها غيرك انك فعال لما تريد».

خدايا درود بيكران و بى حد خود را بر محمد و آل او فرست

بار خدايا درود فرست‏بر محمد و آل او، در هر هنگام و هر زمان و بر هر حال به شماره درودى كه فرستاده‏اى بر هر كه درود فرستاده‏اى، و چندان برابر همه آنها به چندان برابرى كه جز تو آنها را نتواند شمرد، زيرا تو هر چه را بخواهى بجا آورنده‏اى انجام كار، تو را ناتوان نمى‏گرداند و مانعى آن را باز نمى‏دارد. (2)

پى‏نوشت:

1- من لا يحضره الفقيه، ص 100.

2-صحيفه سجاديه، ص 282، فيض الاسلام‏روزه، درمان بيماريهاى روح و جسم صفحه 6.

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.